اشتغال زنان و چالشهایی که باید مدیریت شود
اشتغال زنان تاثیراتی را در بدنه خانواده باقی میگذارد. در مواجهه با این تاثیرات میتوان دو رویکرد پیشگیری و مداخله داشت.
جهت ورود به صفحه اصلی اخبار اشتغال بانوان اینجا کلیک کنید
در بحث پیشگیری باید حدود امر مشخص و شفاف شود. بهتر است که این مسئله در چارچوب آموزشهای قبل و بعد از ازدواج ارائه شود. با چنین آموزشهایی، زوج ها در مییابند که باید تا کجا کار کنند و چه میزان مرزهای حرفه آنها به زندگی شخصیشان ورود پیدا کند. آنها درک خواهد کرد که افراط آسیب زاست، به ویژه اگر زن به عنوان مدیر خانه درگیر چنین بحثی شود. اینجاست که حدود شفاف میشود و افراد با حرکت در چارچوب آن، کمترین مشکل را متحمل میشوند.
حقیقت آن است که نیاز اقتصادی خانوارها، اشتغال زنان را ناگزیر کرده است؛ به علاوه ارتقای علمی و عملی بانوان در حوزه های مختلف، اقتضا و انتظارِ یک خروجی را شکل داده است؛ اینجاست که اشتغال زنان به یکی از شاخصههای توسعه جامعه تبدیل میشود. در این میان، اگر نگران کیان خانواده هستیم، باید برای پیشگیری از وارد آمدن هر آسیبی به فکر پیشگیری و آموزش باشیم. به راستی چقدر در عرصههای آموزشی به این مهم توجه شده است؟
به موازاتی که زنان در این حوزه نیازمند اطلاع و کسب آگاهی هستند، باید به مردان نیز ضرورت آموزشها و مهارتهای مواجهه با این بحث را متذکر شد ، چرا که مرد میتواند در مقام همسر، در مباحث ناشی از مسئله اشتغال مادر خانواده، نقش تشدیدکننده مسائل را ایفا کند و احیانا بر حجم اختلافات بیفزاید. یک مقوله پذیرفته شده نظیر اشتغال زنان در جامعه، نباید به واسطه پارهای لجبازیها به عنصری مخرب برای کانون خانواده بدل شود. در این زمینه، حرکت در مسیر عقلانیت و تعادل به حل و فصل موضوعات اینچنینی کمک شایانی خواهد کرد.
امروز جامعه ما به سمتی رفته است که سیل عظیمی از زنان در مشاغل گوناگون آن قرار گرفته اند و گرچه دیرهنگام است اما از هرجا که میتوانیم باید جلوی این بیاطلاعی را بگیریم و با روشنگری، به جامعه و خانوادهها آرامش را هدیه دهیم.
مهارت حل مسئله، باید اولین گام ما باشد. این بدین معناست که اگر بعد متوجه پرخاشگری فرزندمان شدیم، بدانیم که در مراجعه به مشاور ممکن است با این جمله او روبه رو شویم که؛ چون مادر خانواده شاغل است و در محیط خانه کم حوصله برخورد میکند؛ روحیه فرزندش نیز به پرخاشگری متمایل شده است. در ادامه با پذیرش این واقعیت، اقدام به اصلاح خویش و بهبود محیط خانواده کنیم.
در این میان نباید فراموش کنیم که بهبود شرایط و کاستن از آسیبها، نیازمند تغییرات فرهنگی در نظام ارزشها و تخصیص نقشها و جابهجایی وظایف است که به تبع آن به مشارکت مردان در انجام امور خانهداری نیاز دارد.
همچنین باید اعتقاد و باور به لزوم حضور زنان در صحنههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایجاد شود تا با شکل گیری نوعی پذیرش، شاهد بهبود شرایط باشیم. به نظر میرسد تصویب طرحهای حمایتی اخیر در مجلس، گامی در جهت تامین نیازهای مادران شاغل با شرایط خاص است.
در این میان مسئله دیگری که می تواند موثر باشد، تربیت نیروهای مشاور روانشناس قوی و زبده است تا در امر مداخله (برای حل مشکلات خانواده ها) قوی عمل کنند. یعنی وجود مشاورانی که به جای حل مسئله به آن دامن نزنند و نقشها را به شایستگی برای همسران تبیین کنند.
یادمان نرود که اشتغال برای زنان اعتماد به نفس بههمراه خواهد داشت و توان اقتصادی و مدیریت مالی خانواده را بهبود خواهد بخشید.
اما به هر حال نمی توان تصور کرد که اشتغال زنان در خارج از خانه بدون تبعات باشد. زمانی میتوان از مشارکت اجتماعی زنان و حضور فعال آنان در خارج از خانه به صورت مثبت سخن گفت که پیشاپیش مناسبات دموکراتیک در خانوادهها بین زن و مرد برقرار شده باشد تا آنان بتوانند با فراغت و توان بیشتری به مشارکت در عرصههای مختلف بپردازند و از این طریق بتوانند به انتظارات اجتماعی از یکسو و نیازها و خواستههای خودشان از سوی دیگر پاسخی مثبت بدهند.
- ثبتنام —
- ایمیل —
- تلفن —