بازار کار پزشکان متخصص در ایران در حال حاضر در حالت دو قطبی قرار دارد. در کلانشهرهایی مثل تهران، شیراز، مشهد و اصفهان، در بسیاری از رشتهها بهخصوص داخلی، زنان و زایمان، پوست و زیبایی، اشباع نسبی وجود دارد و رقابت میان پزشکان برای جذب بیمار شدید است. در این مناطق داشتن مطب شخصی تنها زمانی سودآور خواهد بود که پزشک شهرت، مهارت یا شبکه ارتباطی قوی داشته باشد، در غیر این صورت هزینههای بالای اجاره و تبلیغات بخش عمده درآمد را میبلعد. در مقابل، در شهرهای کوچک، مناطق محروم و استانهای مرزی، هنوز کمبود شدید متخصص دیده میشود؛ بهویژه در رشتههای بیهوشی، اطفال، اورژانس و روانپزشکی. به همین دلیل بیمارستانها ناچار میشوند از پزشکان شهرهای دیگر دعوت کنند یا شیفتها را با فشار بیشتر تقسیم کنند. از نظر قراردادهای کاری، بیشتر متخصصان همزمان دو مسیر را پیش میبرند؛ مطب شخصی برای ویزیت بیماران سرپایی و همکاری با یک یا چند بیمارستان دولتی یا خصوصی برای جراحی یا بستری. در بیمارستانهای دولتی، درآمد بر اساس تعرفه و کارانه محاسبه میشود که معمولاً پایینتر از حجم کار است، ولی در بخش خصوصی به صورت درصدی از هزینه عمل یا خدمات پرداخت میشود و اختلاف چشمگیری میان این دو بخش وجود دارد. همین تفاوت باعث شده تمایل متخصصان به کار در بیمارستانهای خصوصی و کلینیکهای پررونق بیشتر باشد. رشتههایی مثل جراحی مغز و اعصاب، جراحی قلب، رادیولوژی و پوست و زیبایی همچنان از پردرآمدترین حوزهها هستند و بازار کار پایدارتری دارند. در مقابل، رشتههایی مثل بیهوشی، اطفال و داخلی عمومی با وجود اهمیت حیاتی، با کمبود متقاضی و فرسودگی شغلی مواجهاند و همین مسئله آینده این حوزهها را با بحران روبهرو کرده است. در سطح کلان نیز موج مهاجرت متخصصان به خارج از کشور باعث شده عرضه داخلی در برخی رشتهها حتی کمتر از نیاز باشد و این خلأ بهویژه در شهرهای کوچک بیشتر احساس شود. بررسی کارشناسان ایران استخدام نشان میدهد که فرایند جذب در بخش دولتی ساختارمند و مبتنی بر قوانین رسمی است. پس از پایان دوره تخصص و انجام طرح تعهد خدمت، مسیر اصلی ورود از طریق آزمونهای استخدامی وزارت بهداشت یا دانشگاههای علوم پزشکی طی میشود. این آزمونها معمولاً بهصورت سراسری برگزار میشوند و قبولی در آن شرط اولیه برای استخدام است. پس از قبولی، پزشک به عنوان نیروی پیمانی یا قراردادی به بیمارستانها و مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی محل قبولی معرفی میشود. در مواردی نیز ادامه همکاری پس از پایان طرح از طریق عقد قرارداد مستقیم با دانشگاه یا تمدید طرح امکانپذیر است. به عبارت دیگر، در بخش دولتی بدون قبولی در آزمون یا معرفی از سوی وزارت بهداشت، ورود به سیستم عملاً ممکن نیست و این مسیر رسمیترین و شفافترین شکل جذب به شمار میرود. در مقابل، فرایند جذب در بخش خصوصی شکل غیررسمیتر و مبتنی بر مذاکره دارد. بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی به ندرت آگهی عمومی منتشر میکنند و بیشتر نیاز خود را از طریق شبکههای حرفهای، معرفی توسط همکاران یا سازمان نظام پزشکی، و ارتباط مستقیم با پزشکان تأمین میکنند. پزشک متخصص معمولاً یا خود برای مذاکره به بیمارستان مراجعه میکند یا از طریق معرفی آشنایان حرفهای به مدیران معرفی میشود. پس از توافق اولیه، قرارداد همکاری تنظیم میشود که غالباً بهصورت درصدی از درآمد عملها و خدمات یا کارانه شیفتی محاسبه میشود. این قراردادها انعطافپذیرند و بسته به نوع تخصص، اعتبار بیمارستان و توان جذب بیمار، شرایط مالی متفاوتی دارند.