تجربیات مصاحبه استخدامی بانک تجارت سال ۱۴۰۲

بانک تجارت سال 1402
#مدارک

سلام ودرود
طبق گفته دوستانی که مصاحبه رفتن، مدارک لازم در روز مصاحبه که باید به همراه داشته باشید

اصل و کپی شناسنامه تمام صفحات (در صورت متاهل بودن و داشتن فرزند برای اونا هم همراه داشته باشین)

اصل و کپی کارت ملی (خودتون و افراد تحت تکفلتون)

اصل و کپی کارت پایان خدمت یا معافیت 

 اصل و کپی مدرک کارشناسی و یا ارشد

اصل و کپی مدرک بارگذاری شده برای بومی شامل یکی از موارد:
۱.قولنامه بهتره کد رهگیری هم کنارش باشه
۲.مدرک دیپلم
۴قطعه عکس پرسنلی۴×۳

بانک تجارت سال 1402
#مدارک

سلام ودرود
طبق گفته دوستانی که مصاحبه رفتن، مدارک لازم در روز مصاحبه که باید به همراه داشته باشید

اصل و کپی شناسنامه تمام صفحات (در صورت متاهل بودن و داشتن فرزند برای اونا هم همراه داشته باشین)

اصل و کپی کارت ملی (خودتون و افراد تحت تکفلتون)

اصل و کپی کارت پایان خدمت یا معافیت 

 اصل و کپی مدرک کارشناسی و یا ارشد

اصل و کپی مدرک بارگذاری شده برای بومی شامل یکی از موارد:
۱.قولنامه بهتره کد رهگیری هم کنارش باشه
۲.مدرک دیپلم
۴قطعه عکس پرسنلی۴×۳

بانک تجارت سال 1402
#مدارک

سلام ودرود
طبق گفته دوستانی که مصاحبه رفتن، مدارک لازم در روز مصاحبه که باید به همراه داشته باشید

اصل و کپی شناسنامه تمام صفحات (در صورت متاهل بودن و داشتن فرزند برای اونا هم همراه داشته باشین)

اصل و کپی کارت ملی (خودتون و افراد تحت تکفلتون)

اصل و کپی کارت پایان خدمت یا معافیت 

 اصل و کپی مدرک کارشناسی و یا ارشد

اصل و کپی مدرک بارگذاری شده برای بومی شامل یکی از موارد:
۱.قولنامه بهتره کد رهگیری هم کنارش باشه
۲.مدرک دیپلم
۴قطعه عکس پرسنلی۴×۳

بانک تجارت سال 1402

#مدارک

سلام ودرود
طبق گفته دوستانی که مصاحبه رفتن، مدارک لازم در روز مصاحبه که باید به همراه داشته باشید

اصل و کپی شناسنامه تمام صفحات (در صورت متاهل بودن و داشتن فرزند برای اونا هم همراه داشته باشین)

اصل و کپی کارت ملی (خودتون و افراد تحت تکفلتون)

اصل و کپی کارت پایان خدمت یا معافیت 

 اصل و کپی مدرک کارشناسی و یا ارشد

اصل و کپی مدرک بارگذاری شده برای بومی شامل یکی از موارد:
۱.قولنامه بهتره کد رهگیری هم کنارش باشه
۲.مدرک دیپلم
۴قطعه عکس پرسنلی۴×۳

و چک میکنم که فکر نکنه کارش چک نمیشه و حتما دفعه بعد درست انجامش بده و سرسری نگیره . بعدش ازم پرسید به خانومت زنگ بزنیم چه نقطه ضعفی ازت میگه   گفتم احتمالا میگه که خیلی کار میکنی پ خانومه گفت همه خانوما  همینو میگند و خندیدم . پرسیدند خانومت که فامیلتونه  رفتید آزمایش بدید که بچتون خدایی نکرذه اتفاقی نیفته براش  گفتم که بهش فکر کردیم ولی نهایتا خانواده هل گفتند لزومی نداره . اسم عطری که زده بود رو ازم پرسید و گفتم آمور آمور . پرسیدند که اگه مشکلی پیش بیاد چطوری حلش میکنی؟ گفتم اول مشکل رو درک میکنم و مینویسمش تا بتوتم راه حل خوبی براش پیدا کنم و گفتش ی مثال بزن که یه مشکلی رو حل کردی  و  من ی مشکلی توی شرکت پیش اومده بود کهحلش کردم رو توضیح دادم که در مورد خرید مواد اولیه از پتروشیمی بود و بعدش گفت مشکلو حل کردی مدیرعامل ازت قدردانی نکرد؟ گفتم ن  گفت ناراحت نشدی؟ گفتم نه  چون من بابت همین کار دارم حقوق میگرم و همینکارا باعث میشه ارزشت توی شرکت بالا بره و همین کارا باعث شده که من که الان بانک قبول شدم پیشنهادات  جالبی بابت موندنم میدند و همینطور که داشتم صحبت میکردم  اونیکی آقاهه با لحن ی مقدار سرزنش کنانه و با صدای بلند که چرا تو اینقدر اعتماد به نفس داری و هنوز قبول نشدی و چرا بهشون گفتی قبولم  و من خونسردیمو خفظ کردم و بهش گفتم اصلا نگفتم بهشون صد درصده و گفتم پنجاه پنجاهه و الان هم واقعا نمیدونم چطوری میشه و گفت که ان شالله که قبول میشی ولی هیچی معلوم نیست و گفتند که اگه قبولت نکنیم چیکار میکنی؟ گفتم میبینم که مشکل و نقطه ضعفم چی بوده که رد شدم و روی اونها کار میکنم و دوباره یک ازمون دیگه شرکت میکنم تا قبول بشم و گفت که تابحال آزمون استخدامی شرکت کردی که گفتم نه تابحال شرکت نکردم و گفتند که به مصاحبت از ده چند میدی؟ من گفتم هشت و گفتند که دیگه سوالی نداریم و منم ازشون تشکر کردم و براشون آرزوی موفقیت کردم و اومدم از پنل بیرون و کنار پنل بودم که بصورت اتفاقی شنیدم که یکیشون به اون یکی گفت که این خیلی خوب بود و من وقتی شنیدم خیلی خوشحال شدم و رفتم پیش خانوم مهربونه و گفتم که مصاحبم تموم شد و ایشون گفت از خودت پذیرایی کن و  بعد برو سالن شهید شیرپور برای تستهای روانشناسی و هوش و عمومی و ایشون رفت پنلی که من بودم و من رفتم پذیرایی کنم از خودم که دوباره اون آقاهه که منپ نمیدید به خانوم مهربونه گفت که این خیلی خوب بود و خانومه هم برگشت گفت که ایشالله همه خوب باشند امروز و من داشتم بال در میاوردم و چای ریختم برای خودمو و کیک برداشتم
راه افتادم رفتم اون سمتی و توراه هم یکی دیگه از مصاحبه کننده ها رو دیدم که دنبال آب معدنی بود که من آب معدنیمو دادم بهش و اومدم تست های روانشناسی رو شروع کردم و حدود پنجاه دقیقه طول کشید و خیلی خسته کننده بود و ۳۵۸ تا سوال بود که قبل شروع یه دکمه بابت شروع ازمون بود و سوالا رو جواب میدادی دیگه نمیتونستی تغییر بدی و دوتا نظری ندارم زدم و بعدش رفتم سوالات هوش و عمومی و که اول مکعب ها بود که شبیه شکلی که نشون میداد باید درست میکردم و بعدش عددها که براش شکلهای خاصی گذاشته بودند که ابتدا اون چهارتا رو خودش پر کرد و چهارتامن که مطمین بشه  متوجه شدم که من تا سه ردیف پر کردم و خوب بود   بعدش تکرار اعداد بود که اصلا خوب نبودم و فکر کنم تا هفت رقم تونستم بگم و ازم پرسید کتاب ارغنون از کی هست؟ من گفتم نمیدونم و کلا هل شدم و ازم پرسید آبشارا نیاگارا کجاست و با مکثی پنج ثانیه ای با شک گفتم آمریکا و پرسید ایروان پایتخت کدوم کشوره و من باز با تردید گفتم ارمنستان و گفتکه کالایی ۹۰ تومنه و بیست درصد تخفیف میخوره چند میشه که اشتباهی گفتم ۷۸ و تشبیه نامه و ایمیل رو پرسید که گفتم وسیله ارتباطی بین چندنفره و گفت که قوانین خاص برای وی برای مشاغل سخت درنظر گرفته میشه و گفتم بخاطر اینکه چون کارشون سخته ،مزایای کافی داشته باشند و گفت شب دراز است و قلندر بیدار یعنی چی و گفتم که یعنی باید صبر کرد و با عجله و شتاب کاری رو نباید انجام دادو با برنامه بود و گفت تمومه  و حالم بد شد که نتونستم درست جواب بدم و رفتم از یه خانومه که اونجا بود پرسیدم که روند مصاحبه چطوره و امتیاز بندیش چطوره  و اون گفت من نمیدونم و اصرار کردم که آخه من اینجا زیاد خوب نبودم لطف کنید بهم بگید و گفت مصاحبه تخصصی مهمتر از اینجاست و ی ذره خیالم راحت شد و گفت اینجارو امضا کن برو پیش خانوم مهربونه و رفتم اونجا رستوران و خانومه گفت که میتونید برید و ۳۰ روز دیگه بهتون اطلاع میدیم و گفتم چطورمیتونم زودتر از نتیجه مصاحبم مطلع بشم تا استرس نکشم گفت زنگ بزن گزینش  گفتم نمیشه شما شمارتونو بدید؟ گفت من اینجام و متوجه نمیشم وگفتم از روند مصاحبه میتونید بگید   گفت که مصاحبه تخصصی مهمتره از همه    . گفتم از کجا بدونم خوب بودم   گفت کدوم پنل بودی؟ گفتم ۲

.. گفتم که زیاده بنظرم و همشو یادم نمیاد  و در مورد نقطه ضعفم گفتم که تو کار آدن حساسی ام و کارها رو تا خودم انجام ندم احساس میکنم درست نیست و یا حتما باید کنترل کنم    . گفتش اگه زمان کافی وجود نداشته باشه برای کنترل چیکار میکنی؟ گفتم به صورت ظاهری کارش

سلام جای تماشاگرا نشستم و تعداد مصاحبه شونده ها را شمردم که حدود سی نفر آقا بودند و حدود ده نفر خانوم شروع به گفتگو کردم با تعدادی از اونها و متوجه شدم که غیر خودم چهارنفر دیگه قزوینی هستند که آقا هستند .همینطور در مورد مصاحبه با دوستان صحبت میکردم تا ساعت هفت و نیم تعداد پنج برگه به ما دادند که پر کنیم و باید مشخصات و رزومه کاریتو داخل اون پر میکردی و دوصفحش بابت تعهد خدمتی در بانک تجارت بود . اونجا فهمیدم مدارک فنی و حرفه ای و مدارکی که بابت کلاسایی که شرکت کردم نبردم و آخر سر  هم متوجه شدم که ضروری هم نبوده و به ما گفتند هر موقع فرم هارو پر کردید ساختمان بغلی که به رستوران معروف بود ,جلوی در ساختمانش صف بشید   من منتظر موندم تا دوستایی که پیدا کرده بودم باهم بریم و رفتیم اونجا و هوا خیلی سرد بود و وحشتناک نیازمند سرویس بهداشتی بودم . جلوی در اونجا ی خانوم خیلی مهربون درمورد نحوهی مصاحبه توضیح دادند که فقط به حرف من گوش کنید و بی جهت جایی که من نگفتم نرید و به دوستاتون ممکنه بگم بره جای دیگه و به شما بگن بری جای دیگه . من نفر ششم صف بودم   و سه نفر سه نفر میرفتیم داخل برای تشکیل پرونده و مدارکمون رو که گفته بودند تحویل دادم و تشکیل پرونده شد و اون خانوم مهربونه به من گفت اگه سردت نیست بیرون منتظر وایستا تا هرموقع پنج نفر قبلی مصاحبشون تموم شد  تو رو بفرستم داخل  و به بقیه بچه های بعد من گفت که برید همون سالنی که صبح اومدید و شمارتونو بدید به من و هرموقع زنگ زدم بیاید اینجا . حدود نیم ساعت منتظر بودم که صدام کردند که برم داخل  . پنل ۲ بودم که دم در پنل دو  وایستادم تا مصاحبه کننده ها صدام کنند برم داخل  و همینطور که پشت پنل بودم متوجه شدم که دارند صحبت میکنند و من فکر میکردم از کسی دارند مصاحبه میکنند که یه دفعه صدام کردند و من رفتم داخل و دیدم کسی داخل نبوده و اونها در مورد نفر قبلی داشتند صحبت میکردند . عرض ادب کردم و خدمتشون سلام عرض کردم و نشستم و کیفمو گذاشتن روی پام و گفتند ماسکتو بردار و من برداشتم گذاشتم داخل کیفم  و ابتدا نام و نام خانوادگیمو پرسید و سن و کدملی و نام پدر که داخل ی برگه سه تاشون مینوشتند  که دوتا آقا بودند که رییس بانک بودند و یک خانوم که روانشناس بود  اولین بحث این بود که خودتو در پنج دقیقه برامون معرفی کن و من خودمو معرفی کردم   شغل خودم و تاهلم و بچمو گفتم و شغل اعضای خانواده و پدر و مادر و برادرمو گفتم و محل تحصیل و دانشگاه و مدرکمو گفتم و اسم پسرمو پرسید گفتم ارسام و همون کسی ازم سوال میپرسید گفت اسم بچه ی من آرشام ه   .گفتم چقدر باحال و درمورد شغلم پرسید و اونجا چیکار میکنی و من گفتم که رییس حسابداری شرکتم و گفت از اطلاعات بانکی چقدر سردر میاری گفتم تاحدودی و گفتند که شرایط یک کارمند بانک باید چطوری باشه و من چندتا ویژگی گفتم و اون آقاهع هم چندتا اضافه کرد و گفت مثل شما خوشتیپ باشه و..‌. بعدش پرسید چرا میخوای بیای بانک   گفتم که چون ثبات داره و مزایای خیلی خوبی داره . گفت اگه مشتری بیاد پیش تو و ازت بخواد که یک حساب براش باز کنی و کارت ملی هم نداره . انجام میدی ؟ گفتم نه انجام نمیدم. گفت اگه بره پیش رییس و رییس بگه براش انجام بده ، انجام میدی؟ گفتم اره  گفتش اخه غیرقانونیه نمیشه که   گفتم چون رییسم گفته انجام بده  انجام میدم چون ممکنه بشناسه طرف رو و بخاطر اون میگه  . گفت آیین نامه هستش که نباید انجام بدی . گفتم حتما رییسم هم از این آیین نامه خبر داره و حتما ی دلیلی داره و ازش پاراف میگیرم و انجامش میدم و بعدش پرسید مشتری عصبی بیاد داخل بانک چیکار میکنی؟ گفتم اول خودمو کنترل میکنم و میبینم کار اون فرد چیه و دلیل عصبانیتش چیه و کارشو انجام میدم و قانعش میکنم که ما اینجا حضور داریم کار اونو راه بندازیم و حتی الامکان بهش  یک لیوان آب هم میدم تا آروم بشه و سوال بعدیشون این بود که مخاطراتو بانکو میدونی  گفتم اره  هم از ساعت کاریش اطلاع دارم و هم از حقوقش و چیزای دیگه و گفت حقوقش چقدره  وگفتم  حدود هشت تومن . گفت از کجا میدونی؟ گفتم یکی از دوستام بانک تجارته و آزمون قبلی بانک رو شرکت کرده بودند و قبول شدند و از اون پرسیدم . گفتش تو فامیلتون بانکی دارید؟ گفتم یکی از فامیلامون و دوتا از دوستام که هم دانشگاهیم بودند . گفت ادم های خوبی اند؟؟ گفتم . اره خیلی خوبند و حتی آزمنو قبول شدم بهشون زنگ زدم و ازشون مشورت گرفتم و راهنماییم کردند و خانومه ازم پرسید نقاط قوتت و ضعفت چیه؟ گفتم صبورم   پشتکار زیادی دارم و صادقم و انعطاف پذیرم و ..

سلام جای تماشاگرا نشستم و تعداد مصاحبه شونده ها را شمردم که حدود سی نفر آقا بودند و حدود ده نفر خانوم شروع به گفتگو کردم با تعدادی از اونها و متوجه شدم که غیر خودم چهارنفر دیگه قزوینی هستند که آقا هستند .همینطور در مورد مصاحبه با دوستان صحبت میکردم تا ساعت هفت و نیم تعداد پنج برگه به ما دادند که پر کنیم و باید مشخصات و رزومه کاریتو داخل اون پر میکردی و دوصفحش بابت تعهد خدمتی در بانک تجارت بود . اونجا فهمیدم مدارک فنی و حرفه ای و مدارکی که بابت کلاسایی که شرکت کردم نبردم و آخر سر  هم متوجه شدم که ضروری هم نبوده و به ما گفتند هر موقع فرم هارو پر کردید ساختمان بغلی که به رستوران معروف بود ,جلوی در ساختمانش صف بشید   من منتظر موندم تا دوستایی که پیدا کرده بودم باهم بریم و رفتیم اونجا و هوا خیلی سرد بود و وحشتناک نیازمند سرویس بهداشتی بودم . جلوی در اونجا ی خانوم خیلی مهربون درمورد نحوهی مصاحبه توضیح دادند که فقط به حرف من گوش کنید و بی جهت جایی که من نگفتم نرید و به دوستاتون ممکنه بگم بره جای دیگه و به شما بگن بری جای دیگه . من نفر ششم صف بودم   و سه نفر سه نفر میرفتیم داخل برای تشکیل پرونده و مدارکمون رو که گفته بودند تحویل دادم و تشکیل پرونده شد و اون خانوم مهربونه به من گفت اگه سردت نیست بیرون منتظر وایستا تا هرموقع پنج نفر قبلی مصاحبشون تموم شد  تو رو بفرستم داخل  و به بقیه بچه های بعد من گفت که برید همون سالنی که صبح اومدید و شمارتونو بدید به من و هرموقع زنگ زدم بیاید اینجا . حدود نیم ساعت منتظر بودم که صدام کردند که برم داخل  . پنل ۲ بودم که دم در پنل دو  وایستادم تا مصاحبه کننده ها صدام کنند برم داخل  و همینطور که پشت پنل بودم متوجه شدم که دارند صحبت میکنند و من فکر میکردم از کسی دارند مصاحبه میکنند که یه دفعه صدام کردند و من رفتم داخل و دیدم کسی داخل نبوده و اونها در مورد نفر قبلی داشتند صحبت میکردند . عرض ادب کردم و خدمتشون سلام عرض کردم و نشستم و کیفمو گذاشتن روی پام و گفتند ماسکتو بردار و من برداشتم گذاشتم داخل کیفم  و ابتدا نام و نام خانوادگیمو پرسید و سن و کدملی و نام پدر که داخل ی برگه سه تاشون مینوشتند  که دوتا آقا بودند که رییس بانک بودند و یک خانوم که روانشناس بود  اولین بحث این بود که خودتو در پنج دقیقه برامون معرفی کن و من خودمو معرفی کردم   شغل خودم و تاهلم و بچمو گفتم و شغل اعضای خانواده و پدر و مادر و برادرمو گفتم و محل تحصیل و دانشگاه و مدرکمو گفتم و اسم پسرمو پرسید گفتم ارسام و همون کسی ازم سوال میپرسید گفت اسم بچه ی من آرشام ه   .گفتم چقدر باحال و درمورد شغلم پرسید و اونجا چیکار میکنی و من گفتم که رییس حسابداری شرکتم و گفت از اطلاعات بانکی چقدر سردر میاری گفتم تاحدودی و گفتند که شرایط یک کارمند بانک باید چطوری باشه و من چندتا ویژگی گفتم و اون آقاهع هم چندتا اضافه کرد و گفت مثل شما خوشتیپ باشه و..‌. بعدش پرسید چرا میخوای بیای بانک   گفتم که چون ثبات داره و مزایای خیلی خوبی داره . گفت اگه مشتری بیاد پیش تو و ازت بخواد که یک حساب براش باز کنی و کارت ملی هم نداره . انجام میدی ؟ گفتم نه انجام نمیدم. گفت اگه بره پیش رییس و رییس بگه براش انجام بده ، انجام میدی؟ گفتم اره  گفتش اخه غیرقانونیه نمیشه که   گفتم چون رییسم گفته انجام بده  انجام میدم چون ممکنه بشناسه طرف رو و بخاطر اون میگه  . گفت آیین نامه هستش که نباید انجام بدی . گفتم حتما رییسم هم از این آیین نامه خبر داره و حتما ی دلیلی داره و ازش پاراف میگیرم و انجامش میدم و بعدش پرسید مشتری عصبی بیاد داخل بانک چیکار میکنی؟ گفتم اول خودمو کنترل میکنم و میبینم کار اون فرد چیه و دلیل عصبانیتش چیه و کارشو انجام میدم و قانعش میکنم که ما اینجا حضور داریم کار اونو راه بندازیم و حتی الامکان بهش  یک لیوان آب هم میدم تا آروم بشه و سوال بعدیشون این بود که مخاطراتو بانکو میدونی  گفتم اره  هم از ساعت کاریش اطلاع دارم و هم از حقوقش و چیزای دیگه و گفت حقوقش چقدره  وگفتم  حدود هشت تومن . گفت از کجا میدونی؟ گفتم یکی از دوستام بانک تجارته و آزمون قبلی بانک رو شرکت کرده بودند و قبول شدند و از اون پرسیدم . گفتش تو فامیلتون بانکی دارید؟ گفتم یکی از فامیلامون و دوتا از دوستام که هم دانشگاهیم بودند . گفت ادم های خوبی اند؟؟ گفتم . اره خیلی خوبند و حتی آزمنو قبول شدم بهشون زنگ زدم و ازشون مشورت گرفتم و راهنماییم کردند و خانومه ازم پرسید نقاط قوتت و ضعفت چیه؟ گفتم صبورم   پشتکار زیادی دارم و صادقم و انعطاف پذیرم و ..

سلام وقت بخیر
امروز مصاحبه داشتم اتاق ۲
تست های کامپیوتری خوب بود چیزی نداشت
تست روانشناسی هم راحت بود همون مکعب و تکرار اعداد 
رابطه بینی و چشم
نویسنده موش و گربه
شب دراز است و قلندر بیدار
تهران در زمان کدام پادشاهان پایتخت شد

اینا تموم
یه ساعت بعد مصاحبه شروع شد
اتاق دو بودم، دو خانم و یه آقا
همون اول شروع کرد به گیر دادن آقاهه
کی اومدی تهران
چرا با اتوبوس اومدی، چرا با هواپیما نیومدی 
فرق صورت مالی اساسی و صورت مالی خالی چیه ؟ آخرین صورت مالی که خوندی چی بوده، از کدوم شرکت بوده ؟ توضیح بده، چرا حسابداری انتخاب کردی ؟ چرا پیشرفت نکردی تو رشته ات. ؟ ( یعنی یه نفری داغونم کرد اینقدر گیر داد به رشته م و نوع زندگیم) کی عکس رو گرفتی ؟ چرا اونجا ریش نداری اینجا داری ؟ اسم چندتا شرکت موفق ایران رو بگو، ؟ چی خوندی در موردشون
خلاصه حالمو گرفت، خوبم گرفت، من هیی با خنده کم بیش جواب میدادم، بعد خیلی جدی گفت چرا میخندی؟ مگه من چیز خنده داری پرسیدم، که یکی از خانم ها خندید و گفت نه این بنده خدا معلومه کلا آدم مهربون و خوش رویی هستش
دیگه چیزی نگفت
خانم وسطی شروع کرد به صحبت
چرا بانک رو انتخاب کردی
این شغل چه ویژگی هایی داره
میتونی تحمل کنی
یکی بیاد بدون دلیل فحشت بده چکار می‌کنی
کتاب چی خوندی
خانم آخری هم گفت که بیماری خاصی خودت یا خانواده دارن یا نه ؟ بچه چندمی ؟ اخبار رو نگاه میکنی یا نه. ؟ آخرین خبر رو بگو
و تمام

خودم احساس میکنم خیلی بد بودم خیلی

همون اول حتی نگفت خودتو معرفی کن
خودش شروع کرد به ساعت حرکت و رسیدن و کجایی و 
رشته حسابداری بودی گفتم بله
گفت چی بلدی و صورت مالی چی خوندی برام توضیح بده و فرق شون چیه و تو له عنوان یه حسابدار باید حداقل ماهی یه بار صورت مالی شرکت های بزرگ رو میخوندی !!! چرا کوتاهی کردی؟؟ نکنه رشته تو دوست نداری و......

مصاحبه امروزم 18/8 
اولش که تو سالن فرم پر کردیم بعدم رفتیم واسه روانشناسی و سوالات مکعب و هوش 
پایتخت امارات /معلم اول کیه /از روباه پرسیدن شاهدت کیه گفت دمم/شباهت گل و درخت /تشویق و تنبیه /دوتا سوزن اینقده دوجین چقدره/8کارگر کاری تو 8 روز /تهران زمان کی پایتخت شد 
مکعب اولی 13 ثانیه دومی36 رمزنویسی هم تا نصف ردیف دو رفتم اعدادم رفت تا8رقم برگشت تا6 رقم 
مصاحبه اصلی هم پنل 1 بشدت چالشی و مزخرف

نگران نباشید انشالله خیلی زود زنگ میزنن و دعوت میشید به مصاحبه فقط چون مشخص نیست حتمعا برای انفرماتیک مصاحبه میشید یا نه چاره ای ندارید جز اینکه امادگی داشته باشید از من راجب این که از همراه بانک استفاده میکنم یل نه هم پرسید که توی تجربه مصاحبه ام یادم رفته بود بگم گفتم اره استفاده میکنم گفت چه بانکی گفتم چندتا رو دارم از جمله مال تجارت ولی فرصت خوبیه یع انتقاد بکنم ازش گفت بفرما گفتم و کمی روش بحث کردیم قانع نشدن. هیچ چیز سختی نمیپرسن از همین الان برا خودتون مشخص کنید مثلا میخوای بگی با پایگاه میتونم کار کنم مشخص کن که چه کارهایی باید بگی مثلا(میتونم دیتابیس ایجاد کنم هم از ویزارد هم از کد sql میتونم از توابع استفاده کنم ....و اگه پروژه حتی کوچیک هم انجام دادی بگو ..)زیاد از حرف زدن و گفتن این که چی بلدید نترسید چون زیاد ریز نمیشن و اگه هم شدن خیلی راحت بدون اینکه بخوای چیز اشتباهی بگی بگو حضور ذهن ندارم و اگه مطالعه نکردی بگو مطالعه نکردم اگه سابقه کار دارید حتمعا با جزییات توضیح بدین براشون انشالله موفق باشید سوالی بود در خدمتم و در اخر این حرف من تنها نیست از صبحت های بعد از مصاحبه 90 درصد بچه ها میتونید بفهمید که واقعا روز مصاحبه 10 درصد اون چیزی که بودیم رو ارائه دادیم و خیلی میتونستیم بهتر عمل کنیم پس شما این فرصت رو دارید که خیلی با برنامه مصاحبه رو پیش ببرید من قبل اینکه برم با خودم میگفتم خدا نیم ساعت 40 دقیقه چقدر زیاده برا مصاحبه ولی باور کن الان دوس دارم فرصت باشه 3 ساعت برم براشون توضیح بدم مهم ترین نکته در جواب دادن به سوالات اصلا عجله نکنید قشنگ بزارید سوالش بپرسه حرفش کامل تموم بشه درست تمرکز کنید هم از نظر روانشناس وجه مثبتی داره هم خودتون درست متوجه میشید چی اذتون میخوادهم قشنگ حرف میزنید

سلام دوستان من یکشنبه مصاحبه بودم رشته م کامپیوتر بود وظیفه خودم دونستم بیام از تجربه م بگم چون من از تجربه بقیه بچه ها استفاده کردم بخش روانشناسی که تقریبا همون چیزا بود و تکراری اول تست های روانشناسی بعد پیش یه خانم که میرید که چنتا سوال میپرسه و تکرار اعداد

این سوالای من بود

امیر کبیر زمان کدوم پادشاه بود

ونزولا کجاست

کتاب نجات موضوعش چیه

رابطه تشویق و تنبیه و بازی وکار

جوجه رو اخر پاییز میشمارند

مساله کار گر و تخفیف که من فورا نگفتم که ضایه نباشه یکم حساب کتاب کردم بعد جواب دادم

تکرار اعداد همین چیزا یادمه بعدش رفتم تخصصی پنل 2 بودم یه آقا و دوتا خانم که یکیشون جوون بود شاید هم سن و سال خودم ویه جوری نگا میکرد ومن کلا لبخند میزدم نگا که میکرد. سوالا اسون بود و تکراری همون وظایف تحویلداری

اگه برادرت بخواد اطلاعات حساب یکیو بهش بدی چیکار میکنی برادرته دیگه .خدمات الکترونیکی بانک چیا هستن

تو کامپیوتری چرا نرفتی برنامه نویسی کنی ولی تخصصی اصلا نپرسیدن ازم چون اون روز چنتا از بچه های تهرانو جدا کردن از ما ،چرا تا حالا کار نکردی منم گفتم چون درس میخونم من دانشجوی ارشدم مدیریت میخونم البته گفتم فقط پایان نامه م مونده و تو ماه اینده دفاع می کنم و وواقعانم فقط پایان نامه م مونده خاستن ببینن راست میگم یا نه گفتن تو که پایان نامه داری بگو موضوعت چیه برامون توضیح بده ومنم کامل براشون توضیح دادم و قانع شدن همون چیزی که میخواستم تازه من پرو پوزالمم براشون برده بودم محض احتیاط .

اخرین کتابی که خوندی

ورزش میکنی

مقاله علمی چیزی داری که متاسفانه من نداشتم

اگه دوستت ارتقا پیدا کنه تو چیکار میکنی منم گفتم من ادم حسودی نیستم و به نظرم هر کسی به هر جایگاهی که میرسه نتیجه ی زحمت و تلاش خودشه .

تو گروه میتونی فعالیت کنی گفتم بله من پروژه های دانشگام بیشترشون گروهی بود ومن با این قضیه مشکلی ندارم

من واقعا صادقانه جواب سوالا رو دادم و ادامه دارم صحبت نمیکردم و خودشون فورا یه سوال دیگه میپرسیدن البته خودشون فقط سر تکون میدادند دیگه نمیدونم واسه همه این شکلی بودن یا نه همین ها رو یادمه

فقط اقایی که اونجا بود گفت میخوام عصبیت کنم ولی من اصلا عصبی نیستم و نشدم و موفق نشد اصلا .و گفتش اگه مشتری عصبی بیاد چه کار میکنی گفتم ارومش میکنم به ارامش دعوتش میکنم گفت اگه نشد گفتم همیشه حق با مشتریه .همینا رو یادمه ولی منم مثل شما خیلی استرس داشتم ولی اونجا که رفتم دریغ از یک لحظه استرس و اتفاقا خیلیم ارامش داشتم یکی از خانوم ها بهم گفت ان شالله تو شعبه بانک تجارت شمارو ببینیم و این جمله رو فک کنم به همه گفتن .دیگه باقیش با خدا ببینیم خدا چی برامون میخواد .انشالله هممون قبول شیم چون واقعا شرایط سختی رو تحمل کردیم .

سلام و عرض ادب خدمت دوستان‌پرتلاش‌
خب بنده دیروز مصاحبه بودم‌‌ اولا تشکر‌از‌همه ی دوستان‌که‌اومدن‌و تجاربشونو در اختیار ما قرار‌دادن‌ روزهای‌پیشین.
خب کلیاتش‌همون بود که دوستان فرمودن اول میرید داخل یه سال منتظر میمونید یه فرم ۵ برگی میارن که شامل تعهد و یسری مسائل‌دیگ‌مثلا چه حرف ای داری‌زمان در چه حد بلدی‌مدرکی داری اضافه یانه ازین قبیل سوالات.بعد از قسمت میری مدارکو توی‌یه سالن دیگ‌تحویل میدید‌ و منتظر میمونید.مصاحبه ی‌تخصصی دقیقا همونی بود که دوستان گفتن ۳ نفر بودن‌دونفر مرد و ینفر خانوم روان پزشک.شروع میکنی خودتو معرفی کردن فقط‌بسیار‌خون سرد سوالای تخصصی رشته نپرسیدن ولی سوالات کلی از اقتصاد مثلا چرا بانک تجارت اومدی؟برا چی‌میگی بانک خوبیه؟مشتری عصبی و اگ رئیس همش بتو کار بگه یا یه کار خلاف ازت بخواد نقاط‌ضعف و قدرت دقیقا همش‌همونایی بود که دوستان پرسیدن شاید یکیش‌ فرق داشت‌‌‌مثلا کلیات همونا بود تایم‌خوابت چقده راز داری یا نه ازین سوالا.
بعدش‌اومدیم‌برای‌مصاحبه روانشناسی ‌پشت سیستم‌نشستیم‌و ۳۵۷‌تا سوال روانشناسی بود که ۱ ساعت تایم داشت‌ که دقیقا همون تستای در واقع mmpiو نئو که بنظر من مشکلی نداشت فقط چون زیاده مراقب باشید خسته نشید چون از راه دورم‌میاید من اخریاشو دیگ‌ دوسه تاشو دستم خرد اشتبا زدم گفت نمیشه درست کرد ولی فوق العاده راحت اصلا ازین قسمت استرسی نداشته باشید.بعد هم مصاحبه هوش بود که یسری مکعب میدادن و یه شکل که باید شبیه اون درست میکردید.اعداد و نماد ها که دقیقا همونا بود فقط یه توضیح که این اعداد‌و نماد جلوت هست و بهت یک دقیقه‌ونیم زمان میدن تا اعداد پایینشو طبق این نمادا پر‌کنید.و سوالات عمومی‌ هم دقیقا همون سوالا بود مثلا چرا روستاییان روستا به سمت‌شهرمیان‌ کتاب شفااز چه کسی است.از یکی‌از دوستان هم پرسیده بودن کتاب‌ارغنون از کیست که جوابش‌اخوان ثالث بود‌.کلیاتش‌دقیقا همین ها بود‌.امیدوارم‌ تک تک شما عزیزان‌موفق باشید فقط آرامش‌داشته باشید قطعا موفق میشید

تجربه مصاحبه امروز رشته مدیریت از خوزستان
قبل از اینکه روال رو توضیح بدم تشکر کنم از همه دوستانی که قبلا تجربشونو در اختیارمون گذاشتن قطعا استفاده کردیم
و انشالا همه قبول شیم
اول صبح با تحویل مدارک شروع شد
من جز گروهی بودم که مستقیم رفتیم مصاحبه تخصصی
پنل شماره ۳بودم یه آقا با دوتا خانم 
رفتم داخل

خودمو معرفی کردم
چرا بانک تجارت؟
مشتری با مشت بزنه تو صورتت چیکار میکنی؟
همه بانکا خدمات الکترونیکی انجام میدن تفاوت خدمات بانکک تجارت چیه؟
اخبار گوش میدی؟آخرین خبر اقتصادی که شنیدی چی بود؟
آخرین کتابی که خوندی؟
ورزش بغیر از فوتباب چی دوس داری؟
بعد وارد مسائل روانشناسی و شخصی شدن
بحثای روانشناسی که تمام شد یکی از خانما گفتن شده ۲۰دیقه وقت مصاحبه تمامه اما ایقد داری انرژی بهمون میدی و داریم کیف میکنیم از این شخصیت با صداقت و دارای اطلاعات بروز و یه روز فوق العاده رو برامون شروع کردی چونکه خیلی خوب تونستی باهامون ارتباط برقرار کنی و تونستی این انرژی مثبت رو همزمان به سه نفرمون منتقل کنی 
دوس داریم ادامه بدیم
خلاصه ادامه دادن بیشتر وارد زندگی شخصیم شدن تا شد ۴۰دیقه
بعدش یسری برنامه بم دادن گفتن رو اینا کار کن که بیشتر پیشرفت کنی
گفتن دیگه سوالی نداریم انشالا موفق باشی
منم تشکر کردم گفتم که نتیجه هر چی باشه ممنون که وقتتون رو به من اختصاص دادین

بعدش رفتم سوالای روانشناسی ۳۵۷سوال بود که ۱ساعت وقت داشت
بعدش سوالات عمومی که گفتن
ایروان پایتخت کجاست؟
کتاب موش گربه از کیه؟
یه آبشار هم پرسیدن که کانادا جوابش میشد
۱سوزن ۱۵تومان قیمتشه ۲جین سوزن چقد قیمتشه؟
کالا ۹۰تومان قیمتشه با ۲۰درصد تخفیف قیمت چقده؟
بعدش سوالای هوش مکعبا بودن
بعدش سوالای اعداد و تکرار
بعدش سوال شباهت نامه و ایمیل چیه؟
شباهت گوش و زبان چیه؟

بعدشم تمام شد گفتن زنگ نزن تا خودمون بت زنگ بزنیم و نتیجه نهاایی رو اعلام کنیم

سلام دوستان وقت بخیر 
من امروز مصاحبه بودم 
سوالات تخصصی اصلن چیزی ازم نپرسیدن کلا در مورد سوابق کارم صحبت کردم من حرف میزدم اونا گوش میدادن و سرشونو به نشانه تایید تکون میدادن الان تو شوکم
سوالای عمومی هم یه سوال جدید ازم پرسید گفت تهران در زمان کدوم پادشاه پایتخت شد اینو اشتباه جواب دادم تهران رو عاقامحمدخان پایتخت انتخاب کرد فک کنم
گفت شباهت ماهی و دلفین گفتم هر دو آبزی هستن و آبشش دارن گفت شباهت زبان انگلیسی و اسپانیایی چیه خداوکیل چیزی به ذهنم نمیرسید دیگه در مورد این گفتم هر دو زبان های خارجی هستن و جزو زبان های رایج تو دنیا هستن نمیدونم دیگه چقد درسته اینا
بعد گفت ۲ تا سوزن داریم ۱۵ تومن دو جینش میشه چند گفتم ۹۰
نویسنده کتاب ارغنون هم پرسید؟
مهدی اخوان ثالث

سلام

ضمن تشکر از تمامی دوستان عزیزی ک صادقانه اومدن وتجربیاتشون رو در اختیار گذاشتن...
قبل هر چی دوستان عزیزشهرستانی حتما در مورد مسافرخانه و هتل و...برنامه ریزی بکنید،اطراف محل مصاحبه خیلی قیمت ها رو بردن بالا و من بشخصه بابت این قضییه خیلی اذیت شدم،یه بنده خدایی حتی گفته مجبور شده یه هتل۹۰۰بده پس حواستون حتما به این موضوع باشه اگه جای دیگه مناسب تر گیرتون میاد برید اونجا نهایتش صبح زودتر اسنپ میگیرید...یه کار دیگه ام میتونید انجام بدید ک بهترین کارممکنه،از هر استانی ۲،۳نفر باهم بشین برید مسافر خونه اتاق ۳تخته بگیرید خیلی بصرفه اس،وقتی ک خواستید برید اول یه نفر بره ک اونا میگن اتاق نداریم وفقط ۳تخته مونده،۳تخته رو قیمت بگیره وبعد بقیه دوستاش برن

خب اما مصاحبه،روند ثبت نام وفرم ها و...به همون روال قبلی بود،فقط این دفه بعد تشکیل پرونده یه عده روی میگفتن برید سالن ورزشی وازشون شماره میگرفت و تماس میگرفت ک بیایین سالن مصاحبه...
مصاحبه تخصصی من اتاق۵بود یه آقا تپلی بود با یه خانم روانشناس و یه آقای دیگه...
بیو گرافیتو بگو،وظایف تحویلدار،تعریف مدیریت،کار بانک سخته میتونی از پسش بر بیایی،تو شعبه فحش ناموس دادن چیکار میکنی،صورت های مالی بانکی چیه اصن؟
اما هر سوالی میپرسیدن وسط حرف ها میپریدن وتقریبا هیچ سوالی رو نذاشتن کامل بگم...گیرم زیاد میدادن،وحتی به توضیحاتم میخندیدن و بعضا تیکه مینداختن ک بنظرم برای عصبانیتم بود ولی خب خداروشکر من عصبانی نشدم،بقیه اتاقا هیچکدومشون اینطوری نبودن...

عمومی،اسم یه آبشار خارجی رو گرفت ک واقعا یادم نیس،نهج البلاغه رو کی جمع آوری کرده،عضوی از بدن ک تا آخر عمر رشد میکنه؟چرا از روستا به شهر میان،شباهت دلفین وماهی...

فقط من هم سوالات عمومی رو نتونستم ۲،۳تا رو جواب بدم وتخصصی رو بلد بودم یکی دوتا رو خوب نتونستم کامل بگم یعنی اصن نذاشتن

اگه به دردتون خورد لطفا دعا خیر بکنید

ابتدا من رفتم مصاحبه تخصصی    گفت خودتو معرفی کن و من  خودمو در پنج دقیقه معرفی کردم و در مورد شغل اعضای خانوادم و  خودم توضیح دادم و گفتم که  رییس حسابداری شرکتمون هستم و اصلا مایل نیستند من جدا شدم از مجموعه و سوالایی که ازم پرسید گفت که چرا بانکو انتخاب کردی؟ ویژگی های کارمند بانک و نقاط قوت و ضعف  و اسم عطری که زدی چیه؟ در مواجه با مشکلات چیکار میکنی؟؟یکی از چالش ها و مسئله های زندگیت چی بوده؟ وظایف بانک چی بوده  ؟ به شرکتتون گفتی میخوای جدا بشی؟؟
دوستان  سوالات عمومی فرق کرده بود      ایروان پایتخت کدام کشوره    آبشار نیاگارا کجاست؟ جنسی ۹۰ تومن  و بیست درصد تخفیف بخوره چند میشه؟
چرا برای مشاغل سخت  قوانین خاص وجود داره؟؟ سوال عمومی بود این  و  تشبیه ها هم وجود داشت   تشبیه ایمیل و نامه

من اونجا پرسیدم که از کجا بفهمم نحوه امتیاز مراحل استخدام چطوره؟؟  گفتش که مصاحبه تخصصی از همه مهمتره و بقیه جاها نه اینکه مهم نباشه    آبشار نیاگارا بین کانادا و امریکاست

گفت در مورده بانک داری دیجیتال چی میدونی؟
بانک داری دیجیتال ینی دسترسی به بانک در هر زمان و در هر مکان
بانکداری الکترونیک دارای شعبات فیزکی هست ولی بانکداری دیجیتال فاقد شعبه بصورت فیزیکیست
شاخه های بانکداری الکترونیک میشه 
بانکداری اینترنتی 
بانکداری تلفنی 
بانکداری مبتنی بر تلفن همراه 
بانکداری مبتنی بر دستگاه خودپرداز 
بانکداری مبتنی بر پایانه فروش

بانکداری الکترونیک در واقع زیر مجموعه بانکداری دیجیتال بانکداری دیجینال کلیه ی خدمات بانکی از کاغذ محور به داده محور تبدیل میشه .

سلام دوستان بنده امروز مصاحبه بودم روال و سوالات همون بود که قبلا هم دوستان گفتن، مصاحبه بنده زیاد طولانی نبود، نکته‌ی شاید تازه‌ای که دیدم (که بنظرم زیاد هم مهم نبود و بیشتر می‌خواستند با همدیگر حرف بزنیم)، یکی اینکه بحث آشنایی بنده با بانک تجارت رسید به اینکه خودت هم استفاده می‌کنید از موبایل بانک و تا اینجا که می‌تونی نزدیکترین شعبه‌ها رو با موبایل بانک پیدا کنی؟ چطوری؟ روی گوشیت الان انجام بده؟ ( و برای اولین بار در تاریخ مصاحبه‌ها وسط مصاحبه گوشی بدست شدم) این یکی و دیگه اینکه گفت چونکه جنوبی هستی می‌پرسم بزرگترین پالایشگاه کشور کدومه؟ چی تولید می‌کنه؟ در کدوم محصول ما رو به خود کفایی رسوندن؟ عسلویه کجاست ؟ سه تا از پتروشیمی‌های عسلویه رو بگو؟
یکی از مصاحبه‌گرها کامپیوتر خوانده بود، من هم کامپیوترم ولی سوال تخصصی نپرسیدن(در همین حد که در طول تحصیل کدوم یک از درسات رو بیشتر دوست داشتی و نظرت درباره موبایل بانک تجارت چیه؟)
آرزوی موفقیت برای همه

سلام دوستان اوقات بخیر از مصاحبه تخصصی برگشتیم روال های اولیه رو میدونید پر کردن فرم ها و تشکیل پرونده بعدش کلا حدود 35 نفر بودیم 5 نفر از بچه های تهران بودیم رشته کامپیوتر اسممون رو خوند و جدا وایستادیم همه توی پنل 5 مصاحبه میدادیم که بیشتر بحث تخصصی بود هر چند وظایف بانک و تحویدار و انواع حساب و فرقشون رو از من پرسید خوب بحث تخصصی 2 تا اقا بودن و یه خانم روانشناس یکی از اقایون پرسید خوتو معرفی کن و هررچی که میخوای راجب خودت اگه تخصصی داری اگه به چیزی علاقه داری حتی غیر تخصصی بگو شروع کردم از دانشگاه و فارغ تحصیلی گفتم بعد سربازی که کمی روش مانور زد و بعد به سابقه کار رسیدیم و راجبش توضیح دادم که کارم چیه د دلیل شاغل بودنم رو گفتم و هدفم از کار کردن و نقطه قوت و نقطه ضعف پرسید بعد اون یکی اقا شروع کرد به سوال کردن که گفتی به برنامه نویسی و پایگاه و شبکه علاقه داری توضیح بده که گفتم میتونم دیتابیس ایجاد کنم نوع دسترسی بهش رو مشخص کنم میتونم به شبکه متصلش کنم پشتیبانی گیری و گزارش گیری میتونم انجام بدم میتونم به c# متصلش کنم و توی دانشگاه نرم افزار فروشگاه و ماشین حساب مهندسی رو نوشتم از نحوه اتصال پایگاه داده به C#پرسید ازم کار با دستورات Dml Ddl رو گفتم بلدم پرسید ازم چیا هستند کار با پروسیجر ها رو پرسید بعد راجب کارم پرسید که fifoتوی کار شما استفاده میشه نرم افزاری که استفاده میکنی خودت نوشتی گفتم نه اماده است ما فقط کارهای ثبتی رو انجام میدیم مثل ثبت حواله های خروج و رسید کالا گفت کارت کلا بیسش اکسل چقدر اکسل اشنایی داری که براش گفتم از همه قسمت ها از جمله فیلتر گذاری و استفاده از توابع و نمودار ها و اعمال شرط ها و ماکرو نویسی و استفاده میکنم و گفتم کیو آر کد میسازم برای ی سری از اجناس و کمی توضیح دادم براش و گفت فرقش با کیوارکدی که روی بعضی از جنس ها خوده شرکت میزنه چیه گفتم مطالعه نداشتم در رابطه با اون ولی ما هدفمون استفاده از گارانتی هست و اطلاعاتی که خودمون میخوای موقع ایجاد کیو آر ثبت میکنیم الان به نظرم اون علامت استاندارد که روی جنس ها هست بعد خانوم روانشناس که در طول کل مصاحبه منو زیز نظر داشت راجب خانواده پرسید تک تکشون و توی ده سال اینده خودتو کجامیبینی و اگه جای ما سه نفر بودی و یه سوال دوس داشتی از خودت بپرسی چی بود . سوال رو گفتم خخخخ همونو ازم پرسید گفتم خیلی سخته خخخ سه تاشون خندید گفت خودکرده را تدبیری نیست باید جواب بدی و به نظرم این سوال نتقطه قوت کل مصاحبه ام بود چون تاثیرش رو دیدم و خیلی وجه مثبتی داشت بعدش پذیرایی یه چای دلچسب توی هوای سرد بعدش قسمت روانشناسی بود ابتدا 358 تا تست دقت کنید عجله نکنید در انتخاب گزینه که من خودم یه تست رو موقع تکون موس انتخاب کردم که مغایزت داشت و دیگه نمیشد درستش کرد بعد سوالات کتاب نجات رابطه تحسین و تنبیه جوجه را اخر پاییز میشمارن و 8 تا کارگر در 6 روز چند کارگر در نیم روز .نابینایان چرا از کتاب روشندلان استفاده میکنن تکرار اعداد که واقعا بعد 6 رقم نمیدونم درست گفتم یا نه بشدت تند میگفت و اشکال که دو ردیف و نصفی پر کردم مکعب ها که ساده است شکلی که میده و گفتن برید تا 30 و 40 روز دیگه دعا کنید انشالله همه بچه ها قبول بشن

سلام دوستان اوقات بخیر از مصاحبه تخصصی برگشتیم روال های اولیه رو میدونید پر کردن فرم ها و تشکیل پرونده بعدش کلا حدود 35 نفر بودیم 5 نفر از بچه های تهران بودیم رشته کامپیوتر اسممون رو خوند و جدا وایستادیم همه توی پنل 5 مصاحبه میدادیم که بیشتر بحث تخصصی بود هر چند وظایف بانک و تحویدار و انواع حساب و فرقشون رو از من پرسید خوب بحث تخصصی 2 تا اقا بودن و یه خانم روانشناس یکی از اقایون پرسید خوتو معرفی کن و هررچی که میخوای راجب خودت اگه تخصصی داری اگه به چیزی علاقه داری حتی غیر تخصصی بگو شروع کردم از دانشگاه و فارغ تحصیلی گفتم بعد سربازی که کمی روش مانور زد و بعد به سابقه کار رسیدیم و راجبش توضیح دادم که کارم چیه د دلیل شاغل بودنم رو گفتم و هدفم از کار کردن و نقطه قوت و نقطه ضعف پرسید بعد اون یکی اقا شروع کرد به سوال کردن که گفتی به برنامه نویسی و پایگاه و شبکه علاقه داری توضیح بده که گفتم میتونم دیتابیس ایجاد کنم نوع دسترسی بهش رو مشخص کنم میتونم به شبکه متصلش کنم پشتیبانی گیری و گزارش گیری میتونم انجام بدم میتونم به c# متصلش کنم و توی دانشگاه نرم افزار فروشگاه و ماشین حساب مهندسی رو نوشتم از نحوه اتصال پایگاه داده به C#پرسید ازم کار با دستورات Dml Ddl رو گفتم بلدم پرسید ازم چیا هستند کار با پروسیجر ها رو پرسید بعد راجب کارم پرسید که fifoتوی کار شما استفاده میشه نرم افزاری که استفاده میکنی خودت نوشتی گفتم نه اماده است ما فقط کارهای ثبتی رو انجام میدیم مثل ثبت حواله های خروج و رسید کالا گفت کارت کلا بیسش اکسل چقدر اکسل اشنایی داری که براش گفتم از همه قسمت ها از جمله فیلتر گذاری و استفاده از توابع و نمودار ها و اعمال شرط ها و ماکرو نویسی و استفاده میکنم و گفتم کیو آر کد میسازم برای ی سری از اجناس و کمی توضیح دادم براش و گفت فرقش با کیوارکدی که روی بعضی از جنس ها خوده شرکت میزنه چیه گفتم مطالعه نداشتم در رابطه با اون ولی ما هدفمون استفاده از گارانتی هست و اطلاعاتی که خودمون میخوای موقع ایجاد کیو آر ثبت میکنیم الان به نظرم اون علامت استاندارد که روی جنس ها هست بعد خانوم روانشناس که در طول کل مصاحبه منو زیز نظر داشت راجب خانواده پرسید تک تکشون و توی ده سال اینده خودتو کجامیبینی و اگه جای ما سه نفر بودی و یه سوال دوس داشتی از خودت بپرسی چی بود . سوال رو گفتم خخخخ همونو ازم پرسید گفتم خیلی سخته خخخ سه تاشون خندید گفت خودکرده را تدبیری نیست باید جواب بدی و به نظرم این سوال نتقطه قوت کل مصاحبه ام بود چون تاثیرش رو دیدم و خیلی وجه مثبتی داشت بعدش پذیرایی یه چای دلچسب توی هوای سرد بعدش قسمت روانشناسی بود ابتدا 358 تا تست دقت کنید عجله نکنید در انتخاب گزینه که من خودم یه تست رو موقع تکون موس انتخاب کردم که مغایزت داشت و دیگه نمیشد درستش کرد بعد سوالات کتاب نجات رابطه تحسین و تنبیه جوجه را اخر پاییز میشمارن و 8 تا کارگر در 6 روز چند کارگر در نیم روز .نابینایان چرا از کتاب روشندلان استفاده میکنن تکرار اعداد که واقعا بعد 6 رقم نمیدونم درست گفتم یا نه بشدت تند میگفت و اشکال که دو ردیف و نصفی پر کردم مکعب ها که ساده است شکلی که میده و گفتن برید تا 30 و 40 روز دیگه دعا کنید انشالله همه بچه ها قبول بشن

سلام دوستان اوقات بخیر از مصاحبه تخصصی برگشتیم روال های اولیه رو میدونید پر کردن فرم ها و تشکیل پرونده بعدش کلا حدود 35 نفر بودیم 5 نفر از بچه های تهران بودیم رشته کامپیوتر اسممون رو خوند و جدا وایستادیم همه توی پنل 5 مصاحبه میدادیم که بیشتر بحث تخصصی بود هر چند وظایف بانک و تحویدار و انواع حساب و فرقشون رو از من پرسید خوب بحث تخصصی 2 تا اقا بودن و یه خانم روانشناس یکی از اقایون پرسید خوتو معرفی کن و هررچی که میخوای راجب خودت اگه تخصصی داری اگه به چیزی علاقه داری حتی غیر تخصصی بگو شروع کردم از دانشگاه و فارغ تحصیلی گفتم بعد سربازی که کمی روش مانور زد و بعد به سابقه کار رسیدیم و راجبش توضیح دادم که کارم چیه د دلیل شاغل بودنم رو گفتم و هدفم از کار کردن و نقطه قوت و نقطه ضعف پرسید بعد اون یکی اقا شروع کرد به سوال کردن که گفتی به برنامه نویسی و پایگاه و شبکه علاقه داری توضیح بده که گفتم میتونم دیتابیس ایجاد کنم نوع دسترسی بهش رو مشخص کنم میتونم به شبکه متصلش کنم پشتیبانی گیری و گزارش گیری میتونم انجام بدم میتونم به c# متصلش کنم و توی دانشگاه نرم افزار فروشگاه و ماشین حساب مهندسی رو نوشتم از نحوه اتصال پایگاه داده به C#پرسید ازم کار با دستورات Dml Ddl رو گفتم بلدم پرسید ازم چیا هستند کار با پروسیجر ها رو پرسید بعد راجب کارم پرسید که fifoتوی کار شما استفاده میشه نرم افزاری که استفاده میکنی خودت نوشتی گفتم نه اماده است ما فقط کارهای ثبتی رو انجام میدیم مثل ثبت حواله های خروج و رسید کالا گفت کارت کلا بیسش اکسل چقدر اکسل اشنایی داری که براش گفتم از همه قسمت ها از جمله فیلتر گذاری و استفاده از توابع و نمودار ها و اعمال شرط ها و ماکرو نویسی و استفاده میکنم و گفتم کیو آر کد میسازم برای ی سری از اجناس و کمی توضیح دادم براش و گفت فرقش با کیوارکدی که روی بعضی از جنس ها خوده شرکت میزنه چیه گفتم مطالعه نداشتم در رابطه با اون ولی ما هدفمون استفاده از گارانتی هست و اطلاعاتی که خودمون میخوای موقع ایجاد کیو آر ثبت میکنیم الان به نظرم اون علامت استاندارد که روی جنس ها هست بعد خانوم روانشناس که در طول کل مصاحبه منو زیز نظر داشت راجب خانواده پرسید تک تکشون و توی ده سال اینده خودتو کجامیبینی و اگه جای ما سه نفر بودی و یه سوال دوس داشتی از خودت بپرسی چی بود . سوال رو گفتم خخخخ همونو ازم پرسید گفتم خیلی سخته خخخ سه تاشون خندید گفت خودکرده را تدبیری نیست باید جواب بدی و به نظرم این سوال نتقطه قوت کل مصاحبه ام بود چون تاثیرش رو دیدم و خیلی وجه مثبتی داشت بعدش پذیرایی یه چای دلچسب توی هوای سرد بعدش قسمت روانشناسی بود ابتدا 358 تا تست دقت کنید عجله نکنید در انتخاب گزینه که من خودم یه تست رو موقع تکون موس انتخاب کردم که مغایزت داشت و دیگه نمیشد درستش کرد بعد سوالات کتاب نجات رابطه تحسین و تنبیه جوجه را اخر پاییز میشمارن و 8 تا کارگر در 6 روز چند کارگر در نیم روز .نابینایان چرا از کتاب روشندلان استفاده میکنن تکرار اعداد که واقعا بعد 6 رقم نمیدونم درست گفتم یا نه بشدت تند میگفت و اشکال که دو ردیف و نصفی پر کردم مکعب ها که ساده است شکلی که میده و گفتن برید تا 30 و 40 روز دیگه دعا کنید انشالله همه بچه ها قبول بشن

سلام دوستان اوقات بخیر از مصاحبه تخصصی برگشتیم روال های اولیه رو میدونید پر کردن فرم ها و تشکیل پرونده بعدش کلا حدود 35 نفر بودیم 5 نفر از بچه های تهران بودیم رشته کامپیوتر اسممون رو خوند و جدا وایستادیم همه توی پنل 5 مصاحبه میدادیم که بیشتر بحث تخصصی بود هر چند وظایف بانک و تحویدار و انواع حساب و فرقشون رو از من پرسید خوب بحث تخصصی 2 تا اقا بودن و یه خانم روانشناس یکی از اقایون پرسید خوتو معرفی کن و هررچی که میخوای راجب خودت اگه تخصصی داری اگه به چیزی علاقه داری حتی غیر تخصصی بگو شروع کردم از دانشگاه و فارغ تحصیلی گفتم بعد سربازی که کمی روش مانور زد و بعد به سابقه کار رسیدیم و راجبش توضیح دادم که کارم چیه د دلیل شاغل بودنم رو گفتم و هدفم از کار کردن و نقطه قوت و نقطه ضعف پرسید بعد اون یکی اقا شروع کرد به سوال کردن که گفتی به برنامه نویسی و پایگاه و شبکه علاقه داری توضیح بده که گفتم میتونم دیتابیس ایجاد کنم نوع دسترسی بهش رو مشخص کنم میتونم به شبکه متصلش کنم پشتیبانی گیری و گزارش گیری میتونم انجام بدم میتونم به c# متصلش کنم و توی دانشگاه نرم افزار فروشگاه و ماشین حساب مهندسی رو نوشتم از نحوه اتصال پایگاه داده به C#پرسید ازم کار با دستورات Dml Ddl رو گفتم بلدم پرسید ازم چیا هستند کار با پروسیجر ها رو پرسید بعد راجب کارم پرسید که fifoتوی کار شما استفاده میشه نرم افزاری که استفاده میکنی خودت نوشتی گفتم نه اماده است ما فقط کارهای ثبتی رو انجام میدیم مثل ثبت حواله های خروج و رسید کالا گفت کارت کلا بیسش اکسل چقدر اکسل اشنایی داری که براش گفتم از همه قسمت ها از جمله فیلتر گذاری و استفاده از توابع و نمودار ها و اعمال شرط ها و ماکرو نویسی و استفاده میکنم و گفتم کیو آر کد میسازم برای ی سری از اجناس و کمی توضیح دادم براش و گفت فرقش با کیوارکدی که روی بعضی از جنس ها خوده شرکت میزنه چیه گفتم مطالعه نداشتم در رابطه با اون ولی ما هدفمون استفاده از گارانتی هست و اطلاعاتی که خودمون میخوای موقع ایجاد کیو آر ثبت میکنیم الان به نظرم اون علامت استاندارد که روی جنس ها هست بعد خانوم روانشناس که در طول کل مصاحبه منو زیز نظر داشت راجب خانواده پرسید تک تکشون و توی ده سال اینده خودتو کجامیبینی و اگه جای ما سه نفر بودی و یه سوال دوس داشتی از خودت بپرسی چی بود . سوال رو گفتم خخخخ همونو ازم پرسید گفتم خیلی سخته خخخ سه تاشون خندید گفت خودکرده را تدبیری نیست باید جواب بدی و به نظرم این سوال نتقطه قوت کل مصاحبه ام بود چون تاثیرش رو دیدم و خیلی وجه مثبتی داشت بعدش پذیرایی یه چای دلچسب توی هوای سرد بعدش قسمت روانشناسی بود ابتدا 358 تا تست دقت کنید عجله نکنید در انتخاب گزینه که من خودم یه تست رو موقع تکون موس انتخاب کردم که مغایزت داشت و دیگه نمیشد درستش کرد بعد سوالات کتاب نجات رابطه تحسین و تنبیه جوجه را اخر پاییز میشمارن و 8 تا کارگر در 6 روز چند کارگر در نیم روز .نابینایان چرا از کتاب روشندلان استفاده میکنن تکرار اعداد که واقعا بعد 6 رقم نمیدونم درست گفتم یا نه بشدت تند میگفت و اشکال که دو ردیف و نصفی پر کردم مکعب ها که ساده است شکلی که میده و گفتن برید تا 30 و 40 روز دیگه دعا کنید انشالله همه بچه ها قبول بشن

سلام دوستان اوقات بخیر از مصاحبه تخصصی برگشتیم روال های اولیه رو میدونید پر کردن فرم ها و تشکیل پرونده بعدش کلا حدود 35 نفر بودیم 5 نفر از بچه های تهران بودیم رشته کامپیوتر اسممون رو خوند و جدا وایستادیم همه توی پنل 5 مصاحبه میدادیم که بیشتر بحث تخصصی بود هر چند وظایف بانک و تحویدار و انواع حساب و فرقشون رو از من پرسید خوب بحث تخصصی 2 تا اقا بودن و یه خانم روانشناس یکی از اقایون پرسید خوتو معرفی کن و هررچی که میخوای راجب خودت اگه تخصصی داری اگه به چیزی علاقه داری حتی غیر تخصصی بگو شروع کردم از دانشگاه و فارغ تحصیلی گفتم بعد سربازی که کمی روش مانور زد و بعد به سابقه کار رسیدیم و راجبش توضیح دادم که کارم چیه د دلیل شاغل بودنم رو گفتم و هدفم از کار کردن و نقطه قوت و نقطه ضعف پرسید بعد اون یکی اقا شروع کرد به سوال کردن که گفتی به برنامه نویسی و پایگاه و شبکه علاقه داری توضیح بده که گفتم میتونم دیتابیس ایجاد کنم نوع دسترسی بهش رو مشخص کنم میتونم به شبکه متصلش کنم پشتیبانی گیری و گزارش گیری میتونم انجام بدم میتونم به c# متصلش کنم و توی دانشگاه نرم افزار فروشگاه و ماشین حساب مهندسی رو نوشتم از نحوه اتصال پایگاه داده به C#پرسید ازم کار با دستورات Dml Ddl رو گفتم بلدم پرسید ازم چیا هستند کار با پروسیجر ها رو پرسید بعد راجب کارم پرسید که fifoتوی کار شما استفاده میشه نرم افزاری که استفاده میکنی خودت نوشتی گفتم نه اماده است ما فقط کارهای ثبتی رو انجام میدیم مثل ثبت حواله های خروج و رسید کالا گفت کارت کلا بیسش اکسل چقدر اکسل اشنایی داری که براش گفتم از همه قسمت ها از جمله فیلتر گذاری و استفاده از توابع و نمودار ها و اعمال شرط ها و ماکرو نویسی و استفاده میکنم و گفتم کیو آر کد میسازم برای ی سری از اجناس و کمی توضیح دادم براش و گفت فرقش با کیوارکدی که روی بعضی از جنس ها خوده شرکت میزنه چیه گفتم مطالعه نداشتم در رابطه با اون ولی ما هدفمون استفاده از گارانتی هست و اطلاعاتی که خودمون میخوای موقع ایجاد کیو آر ثبت میکنیم الان به نظرم اون علامت استاندارد که روی جنس ها هست بعد خانوم روانشناس که در طول کل مصاحبه منو زیز نظر داشت راجب خانواده پرسید تک تکشون و توی ده سال اینده خودتو کجامیبینی و اگه جای ما سه نفر بودی و یه سوال دوس داشتی از خودت بپرسی چی بود . سوال رو گفتم خخخخ همونو ازم پرسید گفتم خیلی سخته خخخ سه تاشون خندید گفت خودکرده را تدبیری نیست باید جواب بدی و به نظرم این سوال نتقطه قوت کل مصاحبه ام بود چون تاثیرش رو دیدم و خیلی وجه مثبتی داشت بعدش پذیرایی یه چای دلچسب توی هوای سرد بعدش قسمت روانشناسی بود ابتدا 358 تا تست دقت کنید عجله نکنید در انتخاب گزینه که من خودم یه تست رو موقع تکون موس انتخاب کردم که مغایزت داشت و دیگه نمیشد درستش کرد بعد سوالات کتاب نجات رابطه تحسین و تنبیه جوجه را اخر پاییز میشمارن و 8 تا کارگر در 6 روز چند کارگر در نیم روز .نابینایان چرا از کتاب روشندلان استفاده میکنن تکرار اعداد که واقعا بعد 6 رقم نمیدونم درست گفتم یا نه بشدت تند میگفت و اشکال که دو ردیف و نصفی پر کردم مکعب ها که ساده است شکلی که میده و گفتن برید تا 30 و 40 روز دیگه دعا کنید انشالله همه بچه ها قبول بشن

سلام دوستان میشه جواب این سه سوال رو بگید
۱.اگر خانومی بیاد بانک و بچه اش شروع کنه گریه کردن و بقیه رو اذیت کنه شما چیکار میکنی؟
۲. اگر یه فردی تمام شرایط شما رو داشته باشه ولی اون به این کار بیشتر نیاز داشته باشه چیکار میکنی؟
۳. تفاوت محیط داخل خانه و محیط خارج خانه

سوال اول: من اینجوری گفتم که در مرحله اول ازشون میخوام که بیرون منتظر باشن نوبتشون که شد بیان گفت شاید هوا سرد باشه بچه هم خیلی صدا بده. گفتم خب از بقیه مراجعین میخوام اگه اجازه میدن کار ایشون رو زودتر انجام بدم.

سوال دو: من گفتم من کارم رو دوست دارم و نمیتونم بدم بهشون چون واسش زحمت کشیدم. گف خب اون ب پولش خیلی بیشتر از تو احتیاج داره گفتم منم کارم رو دوست دارم. میتونم کمکش کنم که خودشو واسه این کار آماده کنه( البته نمیدونم جوابم درسته یا نه شاید باید میگفتم کارم رو بهش میدم)

سوال۳: تو خونه روابط مبنی بر احساسات هست اما بیرون مبنی بر قوانین

سلام دوستان شبتون بخیر
من امروز مصاحبه بودم و رشتم صنایع هستش.
اول که از من کلا سوال روانشناسی پرسیدن تنها سوال خارج از روانشناسی این بود که آخرین اخبار داخلی که شنیدی و از نظرت مهم بوده چیه.
سوالای روانشناسی:
خودت رو معرفی کن. از زمان فارغ التحصیلی تا الان چیکار میکردی. ویژگی مثبت و منفی. اگه به خانوم بیان تو بانک که بچشون خیلی گریه میکنه و بقیه ازین موضوع ممکنه ناراحت شن چیکار میکنی. اگه همسرت با کارت مخالف باشه چیکار میکنی. اگه بچه دار شی چطور میخای بچت رو نگه داری در کنار کار‌. ترجیح میدی با چه مدیری کار کنی و چرا. اگه یک نفر تمام شرایط تو رو داشته باشه ولی تفاوتش با شما اینه که بقول اینکار خیلی احتیاج داره چیکار میکنی؟ برای یادگیری کودوم شیوه رو ترجیح میدی۱. خوندن کتاب.۲.فیلم آموزشی۳. کارگاه( سر این موضوع یکم گیر دادن نمیدونم چرا). حقوق چقد واست مهمه.
تو این کار دقیقا میخوای بکجا برسی و چرا. اولویت‌های زندگیت. اگه بابات بخواد حساب یکیو چک کنی و کارش واقعا گیر باشه به این موضوع چیکار میکنی. اهداف بلند مدت. اوقات فراغت چیکار میکنی. چند ساعت میخوابی. یه تیکه از آخرین فیلم که دیدی و آخرین کتابی که خوندی. وقتی عصبانی میشی چیکار میکنی. بحران زندگیت. تا حالا شده قضاوت بشی؟ چیکار کردی تو این موقعیت؟ بنظرت چرا یه کارمند بانک باید اخبار گوش کنه.تفاوت محیط داخل خونه و بیرون از خونه.

بانک تجارت سال 1402
1402.10.12
رشته کامپیوتر
سلام 
من ۱۲ دی مصاحبه داشتم 
ساعت ۷ رفتیم داخل سالن ورزشی و اونجا فرم چند صفحه ای دادن که پر کردیم. اطلاعات شخصی، تحصیلی کاری و اینا بود 
بعد سه گروه تقسیم شدیم گروه اول تشکیل پرونده که من رفتم اونجا 
همون مدارکی که موقع تماس گفته بودن را خواستن و مشکل خاصی نبود.
بعدش رفتم برای مصاحبه که حدود ۲۰ دقیقه طول کشید. 
از معرفی خودت اینا شروع شد و چون من سابقه کار قبلی داشتم وارد اون بحث شدند. و چرا میخوای بیای بیرون؟ چرا بانک؟ از بانک تجارت چی میدونی؟ مدیر عامل؟ سرمایه بانک؟  میدونی قرار تو بانک چی کار کنی؟ باید چه ویژگی برای کار داشته باشی؟ اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خودت رو بگو؟ قصد ادامه تحصیل داری یا نه؟ ۵ سال دیگه خودت رو در بانک کجا میبینی؟  ورزش میکنی؟ کتاب میخونی؟ برون گرایی یا درون گرا؟  کار تیمی رو دوست داری؟ کار تیمی ترجیح میدید یا انفرادی؟ تجربیاتت رو با بقیه به اشتراک میزاری؟   کلا اینطوری هست که از داخل صحبت های خودت سوال بعدی را میپرسه و اگه استرس نداشته باشید هیچ بحث چالشی و خاصی نیست و با صداقت بگید. 
بعد مصاحبه رفتیم برای پذیرایی
بعدش رفتم برای روانشناسی که اول پشت سیستم حدود ۳۶۰ سوال پاسخ میدید که بیشترشون تکراری هست و می‌خوان ببیند که آیا همینطوری پاسخ دادی یا وقت گذاشتی و با دقت زدی. و بعد پیش روانشناس که یه سری سوال عمومی می‌پرسه. مثل نسبت مگس و درخت؟ حافظ کیه؟ قیمت محصول ۶۰ تومنه اگر ۱۵ درصد تخفیف بدیم چقدر میشه؟  بعد اعداد که هر سری یه دونه زیاد میکرد و باید تکرار میکردیم. همینطور برعکس اعداد. مکعب هم خیلی آسون بود و چیز خاصی نداره. یک جدول اعداد ۱ تا ۹ هم دقیقا مطابق با همون عکس ارسالی باید پر میکردیم که وقت داره تا ۹۰ ثانیه
تمام

120 حدیث ثقلین؟

121 غدیر خم؟

122 اصول و فروع دین؟

123 واجبات؟

124 ارکان نماز؟

125 روز قدس چه روزیه؟

126 نماز های واجب؟

127 اصول دینو توضیح بده؟

128 نماز هارو دونه دونه پرسید به چه شکله؟

129 خمس یعنی چی؟

130 چیزایی که نمازو و روزرو باطل میکنن

131 اسم و فامیل و کل طایفه تون رو میپرسه که کی چکاره است و چکار کرده

132 چرا اومدی بانک ؟

133 اگه در رکعت سوم نماز 4 رکعتی وارد شدی و دیدی امام رفته رکوع چه میکنی ؟

134 کجا نماز جماعت میری ؟

135 اصول و فروع دین

136 شهید سلیمانی متولد کجا بودن کدوم استان و در موردش چند خط توضیح بدید و شهادت ایشون چطور بود ؟

137 آیا سیاست و اخبار سیاسی را دوس داری ؟

138 در مورد سیاست بیگانه کشورهای غربی چه میدونی؟

139 فرق سیاست و دیانت و آیا با هم در تضاد؟

140 عملیات‌های دفاع مقدس چ بودن ؟

141 تقویم هجری قمری و هجری شمسی را کامل بلد باشید

142 زندگینامه و مهمهای زندگی امامان و پیامبران

143 اصول دین و فروع دین و تفاوتش

144 واجبات رکنی و غیر رکنی نماز

145 روزه های واجب و مستحب

146 تیمم بر چه چیزایی هست

147 صحیحه قیام متصل به رکوع چیه

148 ذکرهای نماز

149 رهبر کیه،چرا جامعه به رهبر نیاز داره

150 درباره برجام

151 نظرت درمورد ارایش

152 طریقه وضو

153 رکعت سوم چی می‌خونیم

154 برای رکوع تا کجا خم میشیم

155 نمازت قضا میشه یا نه

156 قیام متصل به رکوع

157 نماز ایات و عید فطر

158 اوقات شرعی نماز صبح

159 دو نوع نزول قرآن داشتیم یکدفعه و تدریجی نزول تدریجی بعد از نزول کامل قرآن بود یا قبلش

160 تو رو با چه ویژگی هایی میشناسن

161 مجلس خبرگان از چه اعضایی تشکیل شده رییسش کیه و مجلس از چه بخشهایی تشکیل شده و رییسش کیه و

162 اعتکاف

163 "ولی فقیه چجوری انتخاب میشه،

وظیفه شورای نگهبان

وظیفه مجمع تشخیص مصلحت نظام،

وظیفه خبرگان،

رئیس صدا و سیما رو کی انتخاب میکنه"

164 سوره های سجده دار

165 وضو جبیره

166 تحصیلات خونواده شغل مدرکت دانشگاهت دیپلمت از کدوم مدرسه سالشون

167 نظرت راجع به حجاب و ارایش

168 نظرت راجع به بیانات رهبری و اخرین بیانات رهبری کی بوده مختصری بگو ازش

169 نماز عصر روز جمعه چطوریه

170 رکعت دوم به نماز جمعه برسی چیکار میکنی امام تشهد بخونه تو چیکار میکنی

171 کثیرالشک کیه

172 تفاوت وضوی خانم و اقا در چیه

173 تیمم بر چند چیز صحیحه

174 شکیات بر چند قسمه

175 ترتیب و موالات وضو یعنی چی

176 شورای نگهبان و مجلس خبرگان وظیفشون

177 عزل و نصب رییس صداو سیما بر عهده ی کیه

178 ارگانهایی که عضو بودی

179 مقامای هنری ورزشی مذهبی که داشتی

180 روزه ی مسافر کی صحیحه

181 مسافرت خارجی

182 چرا ولایت فقیه باید باشه

183 اخبار رو از کجا پیگیری میکنی

184 نماز عصر روز جمعه چطوریه

185 نماز میخونی نمیخونی قضا داری ؟

186 اوقات فراغتت چی میکنی

187 قوه مقننه و شورای نگهبان ؟

188 نماز شکست چیه‌؟

189 برجام چیه نطرت ؟

190 اصلاح طلب اصول گرا کدومش؟ چرا ؟

191 وصل کردن نماز ؟

192 "اعتیاد تو خانواده ؟ شعل پدر مادر؟ سوادشون؟

اشنایی با قران ؟"

193 قضیه 88؟

194 از چندسالگی نماز میخونم؟

195 روزه مستحبی تا بحال گرفتم؟

196 مسجد میرم؟کدوم مسجد؟اسم امام جماعت؟نماز جمعه میرم؟اسم امام جمعه؟

197 نماز عید فطر خوندم؟نماز آیات خوندم یا نه؟

198 مرجع تقلید داری؟ کیه؟اسم کتابش؟

199 نظر مرجعت درمورد نماز شکسته چیه؟

200 صدقه میدی؟

#سوالات_عقیدتی 

سلام دوستان عزیز
رفتم تمام سوالاتی که طی چند سال اخیر در گزینش پرسیده شده و دوستان در سایت به اشتراک گذاشته اند رو بعد از چند ساعت جمع آوری کرد. امکان تکراری وجود داره و در آخر فقط برام دعا کنین

1 حد ترخص

2 دعای کمیل چه زمانی خونده میشه،

3 اخرین جمله رهبری

4 نام وزیر نفت

5 نام رییس مجلس

6 اعمال رکنی و غیر رکنی نماز

7 اگه وسط نماز شک کنیم وضو گرفتیم یا نه حکمش چیه

8 حکم طلا برای مرد

9 اگر تشهد و سلام یادمون بره حکمش چیه

10 چندتا سوره کوتاه از قرآن بخون

11 منظور از امانداری در بانک چیه

12 صله رحم چیه و باعث چی میشه

13 نماز آیات

14 فرق تسبیحات اربعه و تسبیحات حضرت زهرا

15 شکیات نماز

16 اطلاعات شخصی

17 چه چیزی باعث آرامشت میشه وقتی استرس داری ؟

18 مضمون زیارت عاشورا چیه

19 حضرت عباس و حضرت رقیه کی هستن

20 نماز های واجب

21 ارکان نماز

22 شب قدر چه شبی هست و تو چکار میکنی

23 اگه رکوع فراموش شه

24 اگه تشهد فراموش شه

25 نماز آیات کی چه زمانی خونده میشه و چطوری میخونن

26 اهل کتاب هستی

27 ویژگی تحویل دار بانک

28 معیار انتخاب دوست

29 شرایط نماز مسافر

30 فرق مرجع تقلید و ولی فقیه

31 رئیس قوه قضاییه کی انتخابش میکنه و چه شخصی هست

32 ذکر سجده سهو

33 شرکت در اجتماعات داری یعنی راهپیمایی و هیئت مذهبی میری

34 نماز قضا داشتی

35 حدیث ثقلین

36 آیه تطهیر

37 اوقات فراغت چیکار میکنی؟

38 ویژگیهای بارز اخلاقیت چیا هستن؟

39 چه کتابهایی مطالعه میکنی

40 تمام قسمت های نماز شامل حمد و سوره و تشهد و سلام و تسبیحات اربعه پرسیده شد

41 تسبیحات حضرت زهرا و اینکه چه موقع خونده میشه

42 طریقه وضو گرفتن

43 اگه نشه وضو گرفت چیکار میکنی

44 طریقه انجام تیمم

45 انواع غسل و نحوه انجامشون

46 نماز جماعت شرکت میکنی،اگه رکعت دوم نماز جماعت برسی چیکار میکنی

47 آخرین بار کی نماز جمعه رفتی و به امامت کی بوده

48 خطبه هاش در مورد چی بودن و به چه طریق نماز جمعه خونده میشه

49 نحوه خوندن نماز آیات

50 کدام نمازهای واجب رو تا حالا خوندی

51 نماز مسافر به چه صورت هست

52 اصول و فروع دین چیا هستن و کدومش تحقیقی و کدومش تقلیدی

53 یه سوره از قرآن بخون

54 کدوم سوره در وصف حضرت فاطمه(س)؟

55 بیشتر چه دعایی میخونی و یه فراز از اونو بخون

56 عضو بسیج هستی

57 ولایت فقیه و شرایطش چیا هستن؟

58 در مورد مسائل دینی به چی رجوع میکنی

59 رئیس صدا و سیما رو کی انتخاب میکنه

60 رهبر چطور انتخاب میشه

61 راهپیمایی شرکت میکنی، آخرین بار کی رفتی راهپیمایی، روز قدس چه روزیه

62 فعالیت هنری و ورزشی

63 اوقات فراغت چیکار میکنی

64 اهل کتاب هستی یا نه

65 نمازهای واجب

66 تسبیحات اربعه

67 تشهد

68 راهپیمایی

69 اگه تشهد یادت بره حکمش چیه

70 اگه رکوع یادت بره

71 اگه به تشهد نماز جماعت برسی چیکار میکنی

72 اگه به رکعت دوم نماز جماعت برسی چیکار میکنی

73 فرق ولی فقیه و مرجع تقلید

74 سجده سهو

75 فراز دعای جوشن کبیر

76 اعمال شب قدر

77 3شعبان چه روزیه

78 13 آبان چه روزیه

79 روزه میگیری قرآن میخونی عزاداری و جشن های مذهبی شرکت میکنی

80 "نماز جمعه چی دعا شرکت میکنی اگه آره جرئیات کامل که اگه دروغ بگین معلوم شه

مثلا بگین نماز جماعت میگه کدوم مسجد کی اما جماعتش کیه یا اگه بگین دعا آره یه جمله از یه دعا میخونه میگه مال کدوم دعاس یا اگه قرآن آره یه سوره واسش باید بخونی با معنی"

81 نماز احتیاط

82 اوقات فراغت چیکار میکنی

83 اگه تشهد یادت بره حکمش چیه

84 اگه رکوع یادت بره

85 اگه به تشهد نماز جماعت برسی چیکار میکنی

86 اگه به رکعت دوم نماز جماعت برسی چیکار میکنی

87 فرق ولی فقیه و مرجع تقلید

88 فراز دعای جوشن کبیر

89 اعمال شب قدر

90 قنوت و تسبیحات اربعه و تشهد و سلام رو بخون

91 خوندن ی سوره از قرآن

92 اخرین خبری که شنیدی

93 پیوستن به نماز جماعت در رکعت دوم

94 ویژگی ولی فقیه و فرقش با مرجع تقلید؟

95 نمازهای یومیه چند رکعته

96 حکم نماز و روزه برای مسافر

97 نماز جمعه چند رکعته

98 نحوه تیمم انواع غسل

99 پوششت همیشه همینطوره

100 مناسب ترین پوشش برای خانوم ها چیه

101 فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، هنری

102 راهپیمایی رفتی؟ کی ؟ مسیرش ؟

103 نحوه پیوستن به نماز جماعت در رکعت دوم

104 مبطلات نماز

105 نماز غفیله

106 معنی ایاک نعبد و ایاک نستعین

107 معنی تبری

108 مناسبت 9 دی

109 سلام نماز رو بخون

110 واجبات رکوع

111 ما چه نقشی داریم در انتخاب رهبر

112 وظایف ما در قبال ولی فقیه

113 تفاوت مرجع تقلید و ولی فقیه

114 نحوه انتخاب وزرا

115 وظیفه ما در عصر غیبت

116 شرکت ما در انتخابات چی رو ثابت میکنه به کشورهای دیگه

117 اعمال شبهای قدر

118 تا حالا چه نمازهایی خوندی

119 نماز میت چه طور خونده میشه