تجربیات مصاحبه استخدامی بانک صادرات سال ۱۴۰۰

من بصورت خلاصه تجربه خودم رو میگم،۴ نفر اولش با اخم نشسته بودن ولی با شروع مصاحبه ۲نفرشون خوش اخلاق شدن،زمانی هم که جواب میدادم ۳ نفر دیگه پوکر فیس نگاه میکردن که فشار بیارن، یکی که خواست عصبی کنه گفت رشتت اصلا به درد ما نمیخوره(درحالیکه خودشون توی دفترچه نوشته بودن و اتفاقا کاملا مرتبطه خخخ ) بعدشم یه سوال کاملا بی ربط پرسید که منم حضور ذهن نداشتم و جواب ندادم،همشم با حالت عصبانی بعدشم گفت چرا باید قبولت کنیم و این مدل حرفا ،راجع به موضوع پایان نامه و نتایجش پرسیدن،پرسیدن اشنایی توی بانک داری و چه مشورتها و توضیحاتی بهت داده؟یکی گفت به ادبیات علاقه داری منم گفتم نه بعدش یه شعر خوند گفت نظرت چیه؟ از بانک پرسیدن و مشکلاتش و گفتن راه کار های شما چیه براشون ؟پرسید تاحالا به فکر راه انداختن کسب و کار بودی؟گیر داده بودن روی موضوع سابقه کار که نداشتم منم هی میگفتم من پیوسته و بدون فاصله و با بالاترین معدل از یکی از بهترین دانشگاه های کشور درس خوندم و مشخصه تلاش و تمرکزم روی چی بوده،کلا سعی بر این بود که عصبی کنن و واکنش ببینن، پراکنده و بی ربط هم سوال میپرسیدن که نظم ذهنی رو بهم بریزن. تجربه جالبی بود،دیگه توکل به خدا،اگر خیر باشه قبول میکنن،اگرم نباشه رد میکنن دیگه...