تجربیات مصاحبه استخدامی بانک مهر اقتصاد سال ۱۴۰۲

سلام بنده از اونجایی که تجربه دیگران برای مصاحبه بانک قرض‌الحسنه مهر ایران خیلی به دردم خورد ، دوست داشتم تجربه خودم رو نیز در اختیار سایر دوستانی که بعداً قرار است داخل بانک استخدام شوند ، بگذارم،
من در تاریخ 1402/04/01 مصاحبه داشتم، رشته ام حسابداری مقطع کارشناسی برای شغل بانکدار ، مکان مصاحبه ساختمان مرکزی بانک بود که من با مترو رفتم و از ایستگاه متروی طالقانی چند قدم بیشتر نیست ، بعد از اینکه از حراست اجازه ورود میگیری و نزد مسئول مورد نظر میری ، اولش مدارک رو تحویل میدی ، بعدش میبرنت پشت یه سیستم کامپیوتر نزدیک به سیصد و سی تا سوال روانشناسی پنج گزینه ای هستش «(مثلاً یه سوالش این بود گاهی اوقات به شدت عصبانی میشم ، گزینه هاش الف) کاملا موافقم ب) موافقم ج) خنثی د) مخالفم ه) کاملا مخالفم)» ، بعد از اینکه اونا رو جواب دادی میری چند صفحه فرم پر می‌کنی ، ( نام سه تا معرف از بستگان درجه یک نباشند ، دوره هایی که گذروندی ، مشخصات خانواده ، مشخصات مقاطع تحصیلیت ، بعد چند تا سوالم توی فرما باید جواب می‌دادی مثلاً سه تا نقطه قوت ، سه تا نقطه ضعف ، خودت رو در دو خط توصیف کن، از نظر مردم کارمندای بانک چه ویژگی هایی دارند ، اگه چندتا مشکل داشته باشی بر چه اساسی اولویت بندی می‌کنی ، بعد یه نامه ی اداری هم برای درخواست استخدام در بانک باید بنویسی ، که من همونجا از تو اینترنت درآوردم اسکرین شات گرفتم از روش نوشتم ، بقیه عقلشون نرسید.
این فرم ها که تموم شد میری مصاحبه ، دو تا مصاحبه ست هر کدوم ده دقه یه ربع ، اولیش دو نفرن یکی روانشناس سه تا سوال از من پرسید ۱) اگه ببینی همکارت داره پول می‌ریزه به حساب پدرش چی کار می‌کنی ، گفتم هیچی، کار خلاف نکرده، گفتش نه شرط داره تو قانون هست برو خودت بعداً ببین، ۲) اگه اول صبح بری بانک هیچکس نباشه و یه چیزی خراب شده باشه که تو حوزه کاری تو نیست چیکار می‌کنی گفتم اگه بتونم درست میکنم که برگشت گفت ممکنه بگن تو خرابش کردی که من گفتم برام مهم نیست من کار درست رو میکنم ، ۳) چه چیزی باعث میشه از این کار استعفا بدی . نفر دومم چند تا سوال ریاضی پرسید ، ۱) از عدد ۱۱۸ هفت تا هفتا کم کن ، ۲) کالایی رو با بیست درصد تخفیف خریدیم شده ۸۰۰ تومن اصلش چقدر بوده ، من تو ذهنم حساب کردم بهش گفتم میشه هزار تومن ، بعد یه عدد شش رقمی گفتش از آخر به اول بگو ، دیگه گفتش فرق ساتنا و پایا ، اوراق یا عقد سلف چیه ، انواع چک ، راجع به بانک قرض الحسنه چی می‌دونی ، قرض الحسنه یعنی چی ، تعداد سهامداران بانک چندتاست کیان، سرمایه اولیه بانک چقدر بوده، بعد به انگلیسی گفت ...why do you like نمی‌دونم چی چی ، که یعنی چرا دوست داری کارمند بانک شی ، بعد گفت به انگلیسی هم جواب بده
بعدش پرونده رو برد تو اتاق رئیس برای مصاحبه دوم، سه نفر بودن اول خودم رو معرفی کردم ، بعد سوالاتی راجع به قبلاً کجا کار کردی و اینا ، بعدش سوال پرسیدن دوتا فرق بانک ملی و بانک مرکزی ، گفت می‌دونی همت چیه (مخفف هزار میلیارد تومنه) بعد گفتش صد و بیست و هفت همت (یعنی هزار میلیارد تومن) رو به ریال بنویس که میشه ۱٫۲۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ، معادله اصلی حسابداری رو بگو، انواع صورت های مالی ، تفاوت تجزیه تحلیل عمودی و افقی، تفاوت حساب های دائمی و موقت ، حساب های سود و زیانی پایان سال به چی بسته میشن و حسابهای دائم به چی ، نرخ بازده داخلی irr چیه ، بودجه سرمایه ای چیه ، نسبت جاری چیه ، یه نسبت سودآور بگو ، نسبت‌های فعالیت یکیش رو بگو ، صورت گردش وجوه نقد رو بخش هاش رو بگو که پنج تاست (فعالیت های عملیاتی ، فعالیت های سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی ، بازده سرمایه گذاری و مالیات بر درآمد) ، بعد از همون فرم ها که قبلاً گفتم پر کردیم یه سوالش این بود آخرین کتابی که خوندی چی بود؛ من نوشته بودم سلام بر ابراهیم که از من راجع به موضوع کتاب پرسید و یه سوال دیگه اگه رئیست ازت رمز پس ورد سیستم کامپیوترت رو بخواد بهش میدی که گفتم: چون بحث سلسله مراتبه میدم، گفتش ممکنه که پول رو از صندوق خالی کنه نباید بدی گفتم خب گردش صندوق رو من دارم میبینم میرم به بازرسی میگم ، دیگه چیزی نگفتن
همینا یادم مونده ، امیدوارم کمکی کرده باشم.